کد خبر : 1 تاریخ : 1403/11/14 شماره : 932
بازی «دین» در «زمین» و «زمینه» جامعه! حسن دادخواه

در گذشته‌های بسیار دیرین، دین و مناسک و آموزه‌ها و آموخته‌های وابسته به آن، بیشتر و شاید تماماً جنبه آسمانی،  ماورایی و ذهنی داشت. مفهوم دین، خلاصه می‌شد در وجود یک قوه و نیروی قهار و چیره که خالق زمین و آسمان‌هاست که در بالای سر ما و در فراسوی آسمان قرار دارد. آموزه‌‌ها و آموخته‌های دینی نیز از این رو، خلاصه و محدود می‌شد در انجام مناسک و اعمالی که قرار بود ما بندگان و مخلوقات زمینی را به‌خدای آسمانی نزدیک سازد.

   بعدها و در پی پیشرفت اندیشه انسان‌ها، آن‌چه از آموخته‌های دینی به آدمیان مربوط می‌شد، در واقع تنها به دسته‌ای از کنش های جزیی و محدود بود مانند خیر و کمک رساندن به نیازمندان و فروهشتگان جامعه و گرسنگان و برهنگانی که سرپناه مناسبی ندارند. برخی نوشته‌های موجود، گویای همین نگرش به نظام هستی با محوریت خداست که هر نوع گشایش در زندگانی بندگان را مرتبط به خواست و اراده باری تعالی می‌داند و عابدان فقط بایستی درخواست کنند و آن گشایش و تغییر را طلب کنند!

   شاید پایه و اساس این نگرش به خالق جهان، برخاسته و برآمده از نوع نگرش و تفسیر فیلسوفان، پیروان و باورمندان به ماهیت ارتباط خالق با جهان از جمله انسان‌ها، باشد. در این نگاه، خداوندگار، علت‌العلل و اولین حلقه از زنجیره علت‌هاست که یک سوی آن، خدا و اراده آن قرار دارد و یک سوی آن به زمین می‌رسد! بی‌گمان هیچ حرکت و تکانی در هیچ جای جهان، بدون خواست و اراده حلقه اول و حرکت در بستر علل دیگر، که معمولاً دیده نمی‌شود، بسوی جهان مادی در انتها به جامعه انسانی می‌رسد!

   در این فرآیند از بالا به پایین، وظیفه بندگان و عابدان و باورمندان، تبعیت و فرمانبرداری از فرامین و آموزه‌های الهی و انجام عبادت فردی و جمعی همراه با نیایش و بیان درخواست‌هاست. البته تزکیه نفس، با برداشت‌ها و سطوح متفاوت از آن، از اهداف بندگان در این عبادت‌هاست.

   در گذر زمان و در برخی سرزمین‌ها و به‌ویژه در جوامعی که سعی بر تقویت ظواهر و انجام پر رنگ مناسک و آئین‌های دینی است، شاهد پیدایش انواع و اقسام آسیب‌های اخلاقی فردی و اجتماعی در کنار رونق بخشیدن به شعائر دینی شدیم!

   از سوی دیگر، گاهی برای گریز از آن آسیب‌ها، رهبران و مبلغان دینی و مذهبی با تکیه بر همان نگرش فلسفی به نوع ارتباط خالق جهان با جهان، تشدید و پافشاری و تکثیر فعالیت‌های آئینی و حجیم را تجویز کردند که عملاً نتیجه مثبتی به همراه نداشت.

  با گذر زمان و پیشرفت اندیشه‌های خداشناسانه نزد اندیشمندان و متفکران، برای عموم جامعه تبیین گردید که تشکیل شهرهای عاری و به دور از آسیب‌های اخلاقی، جز با سازوکار وضع قوانین و برابری همگان در اجرای قوانین و تنبیه متخلفان و متجاوزان به حقوق دیگران، وجود نظارت بر عملکردها و پاسخگو بودن کنش‌گران و کارگزاران، مقدور و میسور نخواهد بود و از این رو لازم است برای دوری از همه رذائل و کاستی‌ها و نواقص و عیوب، به تنظیم روابط انسانی و اجتماعی و اقتصادی روی زمین پرداخت و قرار نیست از آسمان‌ها و خداوندگار و در  خارج از نظام متعارف  و روابط علی و معلولی، کمکی به انسان‌های مختار روا شود!

   نتیجه نظر‌سنجی ملی که در جامعه ایران و در طی سه سال گذشته انجام گرفت و نتایج مأیوس کننده ولی روشنگر آن نیز رسماً منتشر شد، نشان می‌دهد که به‌رغم در رنگ کردن آئین‌ها و مناسک و مناسبت‌های دینی و بلند کردن صداهای خطیبان و اصحاب تریبون‌های هفتگی، توجه و اهتمام به مقوله‌های دینی کم‌فروغ شده است!

   شوربختانه و در دوره پیشرفت‌های آماری و ارتباطات گسترده در شبکه‌های جهانی و اجتماعی و ترویج گفت‌و‌گو‌های علمی و جامعه‌شناختی و تبیین تأثیرات منفی و فلج کننده سیستم‌های ضعیف و معیوب حکمرانی بر روح و روان شهروندان ایرانی، خطیبان و اصحاب تریبون‌های روزانه و هفتگی با بی توجهی به واقعیت‌های میدانی و بی‌اعتنایی به نظرات جامع اندیشمندان وطنی، مکرراً سخنان گزاف بر زبان جاری می‌سازند که نه تقویت دینداری و نه تقویت اعتماد اجتماعی و بهروزی مردم را به همراه دارد!!