احسان دانشور_ هر سال با آغاز تابستان، در جنوبغرب ایران سناریویی تکراری اما تلخ تکرار میشود: آسمان اهواز خاکستری میشود، تنفس دشوار و سوزاننده، و شاخص آلودگی هوا تا مرز هشدارهای قرمز و بنفش میرسد. منبع این بحران، نه درون شهر بلکه کیلومترها آنسوتر، در دل یک تالاب مرزی نیمهجان به نام هورالعظیم قرار دارد. اما چرا دود ناشی از آتشسوزی یا خشکی این تالاب در عراق، مستقیماً به سمت اهواز میآید؟ پاسخ در ترکیبی پیچیده از اقلیم، جغرافیا و سیاست نهفته است. اتفاقاتی که در کیلومترها آنسوتر از مرزهای ما رخ میدهد، مستقیماً زندگی، سلامت و آیندهی میلیونها ایرانی را تحتتأثیر قرار میدهد. پدیدهی دود ناشی از هورالعظیم تنها یک هشدار زیستمحیطی نیست، بلکه نماد نادیدهگرفتن حق طبیعت و ناتوانی در مدیریت منابع مشترک است.هورالعظیم که بخشی از آن در استان خوزستان ایران و بخش بزرگتر آن در استان میسان عراق قرار دارد، روزگاری یکی از بزرگترین تالابهای آبشیرین خاورمیانه بود. اما امروز، در نتیجهی سدسازیهای گسترده، کاهش بارندگی و بهرهبرداریهای غیراصولی، این تالاب بیشتر سال را یا کاملاً خشک یا دچار کاهش شدید سطح آب است. در نتیجهی این وضعیت لایههای سطحی پوشیده از مواد آلی خشکشده، به منبعی مستعد برای آتشسوزی تبدیل میشوند یا در اثر دمای بالای تابستان بهصورت خودبخود آتش میگیرند، یا توسط شکارچیان، دامداران یا کشاورزان محلی بهعمد سوزانده میشوند.
دود حاصل از این آتشسوزیها، ترکیبی مرگبار از ذرات معلق (PM2.5)، گازهای ازن، اکسید نیتروژن، و ترکیبات آلی فرّار را وارد هوا میکند.
چرا دود مستقیماً به اهواز منتقل میشود؟
در فصلهای گرم سال، منطقه جنوب عراق تا جنوبغرب ایران تحت تأثیر بادهای شمالغربی موسوم به «شمال» قرار دارد. این بادها با سرعتی قابل توجه از سمت استانهای میسان، ذیقار و بصره در عراق به سمت خوزستان حرکت میکنند و دود را همانند قیفی به سوی اهواز هدایت میکنند.
زمینهای میان العماره و اهواز صاف و هموارند و به دلیل نبود کوه یا مانع طبیعی، جریان هوا بدون مانع به سمت اهواز حرکت میکند. کوههای زاگرس در شمالشرق نیز همچون دیواری، هوا را به سمت دشت خوزستان فشرده میکنند.بررسی تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که در نواحی شمالی و جنوبی غرب اهواز، زمینهای کشاورزی و سبز وجود دارد که بهنوعی مانعی برای نفوذ مستقیم دود به شمار میروند. اما در بخش غربی مرکزی اهواز، یک ناحیهی فاقد پوشش گیاهی یا زمین زراعی متراکم به شکل یک خلأ سبز (Green Void) وجود دارد که خود باعث تسهیل و تسریع در ورود جریان دود به درون شهر میشود. این خلأ، در ترکیب با پدیدهی «جزیره گرمایی شهری» (Urban Heat Island) که در اهواز بسیار شدید است، میتواند مانند یک مکش طبیعی عمل کرده و دود را از نواحی غربی به درون بافت شهری بکشاند.
در روزهای گرم و شبهای بدون باد، لایهای از هوای گرم بر هوای سردتر سطح زمین مینشیند و مانع از صعود آلودگیها میشود. این پدیده باعث میشود دود و ذرات آلاینده در نزدیکی سطح زمین تجمع یابد، درست جایی که مردم تنفس میکنند.
شهر اهواز در سالهای اخیر، بارها در فهرست آلودهترین شهرهای جهان از نظر کیفیت هوا قرار گرفته است. طبق آمارهای وزارت بهداشت، درصد بالایی از بیماریهای قلبی، تنفسی، آسم، و حتی مرگومیرهای زودرس در این منطقه، بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم به آلودگی ناشی از این دودها مرتبطاند.
ساکنان این شهر، بهویژه کودکان، سالمندان و بیماران تنفسی، در ماههای تیر و مرداد عملاً از خانه خارج نمیشوند. مدارس تعطیل میشوند، پروازها لغو میگردند و کسبوکارها دچار اختلال میشوند؛ اما منشأ این بحران، در خارج از مرزها قرار دارد.
چه میتوان کرد؟
۱. تعامل دیپلماتیک و همکاری محیطزیستی با عراق
ایران باید در سطح بینالمللی، با استفاده از ظرفیتهایی مانند کنوانسیون رامسر و معاهدات زیستمحیطی، عراق را به رعایت حقابهی زیستمحیطی تالاب ملزم کند. هرگونه احیای واقعی، تنها با تضمین ورود آب کافی به هورالعظیم ممکن است. ۲. جلوگیری از آتشسوزی در خاک عراق
استفاده از فناوریهای نوین مانند ماهوارههای پایش آتش (MODIS، Sentinel) و همچنین پهپادهای پایش مرزی، میتواند در شناسایی و کنترل سریع آتشسوزیها مؤثر باشد. آموزش جوامع محلی نیز نقش کلیدی دارد. ۳. ایجاد کمربند سبز در مرز غربی اهواز کاشت درختان بومی مقاوم به خشکی و شور، میتواند همچون فیلتر طبیعی برای جذب ذرات معلق عمل کرده و سرعت باد را کاهش دهد.
۴. نصب سیستم پیشبینی آلودگی هوا، ایجاد سامانههای هشداردهنده در اهواز، با استفاده از مدلهای پیشبینی مسیر باد و میزان دود، میتواند به مردم کمک کند تا روزهای بحرانی را پیشبینی و اقدامات حفاظتی را انجام دهند.اگر امروز به این بحران با جدیت علمی، دیپلماتیک و اجرایی نپردازیم، فردا با عواقبی بسیار سنگینتر، نهتنها برای اهواز بلکه برای کل منطقه مواجه خواهیم شد.