جواد زینالعابدینی_ مقدمه: ایران، سرزمینی با منابع اما در مضیقه
ایران با دارا بودن رتبه اول جهانی در مجموع ذخایر گاز و نفت، و تمدنی که در دل کویر، شاهکارهایی چون قنات را پدید آورده، امروز دچار بحرانهاییست که در ظاهر با داشتههای این سرزمین ناسازگار است: قطعی برق، خاموشی صنایع، فرونشست زمین، خشکسالی مزمن، و نابودی منابع آبی.
آیا این وضعیت فقط محصول تحریمها و فشارهای خارجیست؟ یا حاصل اجرای نسخههاییست که یا از سر نادانی یا با اهداف مشکوک، بر کشور تحمیل شدهاند؟ و مهمتر از همه: چه باید کرد؟
بخش اول: بحران برق؛ عددها دروغ نمیگویند
1. رشد سالانه مصرف: ایران هر سال حدود ۷ تا ۸ درصد به مصرف برق خود اضافه میکند. این یعنی باید هر سال حداقل ۴ تا ۵ هزار مگاوات نیروگاه جدید به شبکه اضافه شود.
2. توقف توسعه نیروگاهی: در سالهای اخیر، بهجای توسعه، بسیاری از پروژههای نیروگاهی متوقف یا کند شدهاند. عمده این توقفها با توجیهات محیطزیستی و در راستای اجرای معاهده پاریس بوده است.
3. معاهده پاریس: تله سبز غرب این معاهده که ایران بدون دریافت هیچگونه امتیاز بینالمللی آن را پذیرفت، کشور را متعهد به محدود کردن انتشار گازهای گلخانهای کرد. یعنی عملاً توسعه نیروگاههای حرارتی و مبتنی بر سوختهای فسیلی باید متوقف شود.
در حالیکه:
آمریکا از این معاهده خارج شد چون آن را ضد رشد اقتصادی میدانست.
چین بهرغم عضویت، بهطور افسارگسیخته نیروگاه ذغالی و گازی میسازد.
4. برقهای صنعتی؛ قربانی کمبود در تابستان و زمستان، برق صنایع فولاد، سیمان، آلومینیوم و حتی داروسازیها قطع میشود. یعنی بحران برق، مستقیماً رشد اقتصادی کشور را هدف گرفته است.
بخش دوم: آب، مدیریتی که آب رفت
1. قنات؛ میراثی که دفن شد ایرانیان باستان با قنات، آب زیرزمینی را بدون تبخیر، به سطح میآوردند. اما از دهه ۴۰ خورشیدی، با مشاورههای بانک جهانی و مهندسین خارجی، قنات کنار رفت و سد جای آن را گرفت.
2. سدسازی؛ تکنولوژی یا تله؟ بیش از ۶۰۰ سد در ایران ساخته شد. اما:
ـ تبخیر سالانه میلیاردها مترمکعب آب
ـ رسوبگیری سدها و کاهش عمر مفید
ـ خشک شدن دشتها و قناتها
ـ کاهش تغذیه سفرههای زیرزمینی
همه اینها نتیجه انتقال آب از زیر زمین به روی زمین بود.
امروز ایران یکی از بالاترین نرخهای فرونشست زمین در جهان را دارد.
3. کشاورزی سنتی و تلفات بالا حدود ۹۰درصد آب ایران در کشاورزی مصرف میشود، آنهم با روشهای غرقآبی سنتی، و بدون راندمان. صادرات هندوانه و خیار به قیمت صادرات آب مجازی!
4. صنایع در جای غلط صنایع فولاد، پتروشیمی، کاشی و حتی نیروگاهها، بهجای نزدیکی به دریا، به نقاط بیآب مرکزی کشور برده شدند: مثل اصفهان، یزد، کرمان. این یعنی مصرف آب در جایی که ظرفیت احیای طبیعی ندارد.
چه باید کرد؟ راهکارهایی برای نجات آب و برق ایران
1. توقف اجرای معاهده پاریس
ایران باید یا رسماً از معاهده خارج شود، یا تعهدات خود را معلق کند.
مدل چین: تا رسیدن به سطح توسعه کافی، کاهش انتشار معنا ندارد.
2. بازگشت به مدیریت بومی آب
ـ احیای قناتها با فناوریهای جدید
ـ تقویت آبخوانداری، سدهای زیرزمینی، آبخیزداری
ـ کاهش وابستگی به سدسازی پرهزینه و تبخیرزا
3. اصلاح فوری نظام کشاورزی
ـ تعیین تعرفه واقعی برای آب کشاورزی
ـ ممنوعیت کاشت محصولات پرآببر در مناطق خشک
ـ اعطای تسهیلات به کشاورزان برای استفاده از آبیاری قطرهای و نوین
4. توسعه برق با محوریت بومی
ـ ساخت فوری نیروگاههای سیکل ترکیبی در کنار منابع گاز
ـ تشویق تولید برق توسط بخش خصوصی (نیروگاههای مقیاس کوچک)
ـ استفاده از انرژی خورشیدی و بادی در مقیاس محلی، نه صرفاً نمایشگاهی
5. بازنگری در محل استقرار صنایع
ـ تمرکز صنایع آببر در مناطق ساحلی جنوب و شمال
ـ مشوقهای مالی برای جابجایی صنایع از مناطق بیآب به مناطق دارای مزیت
6. هوشمندسازی مصرف آب و برق
ـ نصب کنتورهای هوشمند در بخش خانگی و کشاورزی
ـ تعیین نرخ پلکانی واقعی با هدف کنترل مصرف، نه فشار به طبقه ضعیف
ـ استفاده از دادهکاوی و هوش مصنوعی در پایش منابع و کنترل مصرف
جمعبندی: نادانی یا خیانت، فرقش در جبران است
ما امروز گرفتار تبعات نسخههایی هستیم که گاه از بیرون القا شد و گاه از درون، از سر غفلت پذیرفته شد. اما دیگر فرصتی برای انکار و تعارف باقی نمانده.
کشوری که رتبه اول گاز و نفت دنیاست نباید با خاموشی زندگی کند.
سرزمینی که تمدن آبیاش هزاران ساله است، نباید به دلیل تبخیر سدها خشک شود.
امروز وقت آن است که با بازگشت به عقلانیت ایرانی، بازنگری در سیاستهای تحمیلی، و بهکارگیری تکنولوژی در راستای بومزیست ایرانی، کشور را از این مسیر خطرناک نجات دهیم.