محمد مالی- خاورمیانه یکی از حساسترین دورههای تاریخیاش را میگذراند. در لبه وقوع جنگ دامنگیری هستیم که میتواند آتشی بلند فراهم آورد و همه کشورهای این منطقه را بسوزاند و برای چند قرن در تاریکی فرو برد. ترکیب ترامپِ دیوانه، نتانیاهوی جنایتکار با حاکمان ضعیفالنفس و فاسد کشورهای متمول حاشیه خلیجفارس و برخی دیگر از کشورها که عملاً به عمله سرکوب و پایگاههای شیطان تبدیل شدهاند، این وضعیت را ایجاد کرده است. خوب که توجه کنید؛ خاورمیانه در آتش میسوزد و این در برههای اتفاق میافتد که حاکمان این منطقه بیشترین خدمات را به ترامپ و نتانیاهو عرضه داشتهاند. انگاری برای دشمن هر چه بیشتر خوشرقصی کنی، بیشتر فرو میروی و طمع او حد یقف ندارد. پنداری زبان بینالملل دیگر حقوق و فلسفه و معیار دیگر بشر و انسانیت نیست! دنیا به مثابه جنگل شده است و در این رهیافت تازه جز با زور و قدرت نمیتوان مصونیت یافت.
هنوز روزهای زیادی نمیگذرد از شادی سادهلوحانه مردم دمشق در شبی که ترامپ تحریمهایش را برداشت که فرقه صهیونی این شهر را بمباران کرد. برخی بدون شناخت میدانی و تاریخی از صحنه و میزان درهمتنیدگی آمریکا و اسرائیل؛ تحلیل میکنند که حمله صهیونیستها به جهت بیاعتبارسازی آمریکا و ترغیب کشورهای عربی برای پیوستن به محور عبری در قالب صلح ابراهیم است. در حالیکه اساساً هیچکدام از حرکتهای امریکاییها یا اسرائیلیها بدون هماهنگی و پازل چیدن قبلی، ممکن نیست! حتی دیگر قاعده پلیس بد و پلیس خوب نیز در مورد این قدرتها صادق نیست. آنها در یک کالبد و با یک هدف حرکت میکنند. آمریکا با زبان چرب دیپلماسی و رسانه، ملتها را به خواب میبرد و صهوینیستها همه قوانین عرفی، بینالملل و اخلاقی را زیر پا میگذراند و ملتها را به شقاوتآمیزترین شکل ممکن کشتار میکنند. اول غزه، بعد لبنان، سپس یمن و ایران و سوریه، و یحتمل پس از آن عراق و پاکستان و ترکیه. راهکار عبور از این بحران پیشآمد کرده البته مشخص است؛ دو امر ملی و یک امر فراملی. اول حفظ وحدت و انسجام داخلی. روشن است که ایادی صهونیستها یا احمقها، پس از جنگ 12 روزه، از هر فرصتی که چه میخواهد داوری فغانی در یک بازی ورزشی باشد و چه اقامه نماز توسط صدیقی، برای دوقطبیسازی بهره میبرند، باید مراقب بود. دوم، قوی شدن. این متد اگر در آزمایش بمب اتم باشد، انجام شود، اگر در تولید و ارتقاء پهپاد و موشک باشد، انجام شود، اگر در جنگ پیشدستانه و هر اقدام بازدارنده باشد، انجام شود. فقط باید قوی شد. سوم اما یک امر فراملی است. دیپلماسی قوی. استفاده از همه ظرفیتها برای آگاهسازی ملتها هم مسلمانان و هم غربیها و شرقیها. وقتی ملتها بیدار شدند، کار خیلی مشکل نیست. همین.