حمیدرضا خدابخشی _ تهران در حال حاضر وابسته به منابع آبی محدود، شامل سدهای اطراف و چاههای آب زیرزمینی است.
اخیراً با اختصاص اعتباری ۵ هزار میلیارد تومانی، مجوز حفاری چاههای جدید و کفشکنی چاههای موجود صادر شده تا بتوان بخشی از کمبود منابع را جبران کرد. با این حال، این راهکارها تنها تأخیری موقت در مواجهه با بحران واقعی هستند.
چارهای جز صرفهجویی شدید یا ورود رسمی به فاز جیرهبندی باقی نمانده است، تعطیلی چند روزه گرچه فشار لحظهای را کاهش میدهد، اما تأثیر پایداری در تأمین آب تهران ندارد.
مدل فعلی مدیریت مصرف آب در تهران مبتنی بر کاهش فشار آب است، روشی که به طور عملی همان کارکرد جیرهبندی را دارد، بدون آنکه به شکل رسمی اعلام شود. افت فشار آب در طبقات بالای ساختمانها به معنای قطع مصرف است. یعنی اگرچه گفته میشود جیرهبندی نداریم، اما مصرفکنندگان در عمل با عدم دسترسی مواجهاند.
آمار دقیقی از تأثیر سفر جمعیت بر مصرف منابع آب شهرهای مقصد وجود ندارد. تحلیلها عمدتاً بر پایه حدس و تخمین است.
با این حال افزایش جمعیت، ولو موقتی بهخصوص در حوزه بهداشت و استحمام، افزایش مصرف را به دنبال دارد اما پراکندگی جغرافیایی مسافران در شمال کشور، از ایجاد بحران متمرکز جلوگیری میکند.
لازم است نهادهای مرتبط، این روند را به صورت علمی پایش کرده و از این تجربیات برای برنامهریزی آتی بهره گیرند.
منابع آبی جدیدی در اطراف تهران وجود ندارد. باید بارگذاریهای جمعیتی یا صنعتی در این منطقه متوقف شود. برنامهریزی برای جابهجایی فعالیتها یا حتی انتقال پایتخت، باید با جدیت دنبال شود. بحث تغییر اقلیم و گرمایش زمین در ناحیه البرز و زاگرس جنوبی، زنگ خطری برای آینده این منطقه است.
تغییر اقلیم و سازگاری با آن، باید جایگاهی ویژه در قانونگذاری کشور پیدا کند. برای مناطق گرمسیری نیز باید بستههای حمایتی در زمینه تجهیز ساختمانها به لوازم سرمایشی کممصرف، پنجرههای سهجداره و معماریهای مناسب اقلیم، طراحی و اجرا شود تا جمعیت این مناطق حفظ شده و مهاجرتهای اقلیمی کنترل شود.
روند اقلیم منطقه جنوب البرز و جنوب زاگرس به وضوح نشان داده که با گرمایش زمین و کاهش بارندگیها مواجه هستیم. این روند سالهاست در حال وقوع است. بر همین اساس باید خطرات ناشی از تغییر اقلیم را شناسایی کرده و برای آنها برنامهریزی دقیق داشته باشیم. یکی از مهمترین اقدامات، کاهش تمرکز جمعیتی در مناطق پرریسک و تدوین راهبردهای اقلیمی در قوانین ملی است.
اگر میخواهیم بافت جمعیتی در مناطق گرم و کمآب حفظ شود، باید حمایتهای جدی صورت بگیرد. ارائه سوبسید برای خرید وسایل سرمایشی کممصرف، تجهیز منازل به پنجرههای سهجداره و مصالح عایق، توسعه معماری اقلیمی مناسب برای حفظ انرژی، اصلاح الگوی ساختوساز و ارائه مشوقهای مستقیم را از جمله این حمایتها است. این اقدامات در کنار آموزش و اطلاعرسانی، میتواند به کاهش مصرف انرژی و کنترل مهاجرت اقلیمی کمک کند.
کشور ما نیازمند یک سیاست اقلیمی منسجم است. اگر قرار است شهر جدیدی بهعنوان پایتخت تعریف شود، باید از ابتدا با در نظر گرفتن شرایط اقلیمی، منابع آبی و تابآوری محیطی، طراحی شود. مسیری که ما در آن قرار داریم، بدون تردید نیازمند بازنگری اساسی در نحوه توسعه، اسکان و مصرف منابع است.
طبق برآوردها بخش قابل توجهی از آب شرب شهری در فصل تابستان توسط کولرهای آبی مصرف میشود. اگر قرار باشد تغییری در این روند داده شود، بدون تأمین منابع مالی امکانپذیر نیست.
در چنین شرایطی دولت باید وارد عمل شود و یارانه یا سوبسید مشخصی برای کمک به مردم برای تهیه لوازم سرمایشی کم مصرف در نظر بگیرد.
برای اینکه بتوانیم این تغییر را اعمال کنیم، ابتدا باید منابع مالی آن تأمین شود. تا وقتی صندوقهای مالی مربوطه تقویت نشوند و درآمدهای دولت از محل مالیات یا سایر منابع افزایش پیدا نکند، نمیتوان انتظار داشت سیاست حمایتی موفقی در این زمینه اجرا شود.
در بحث اصلاح مصرف برق، زمانی که وزارت نیرو تصمیم گرفت لامپهای پرمصرف را جمعآوری کند، لامپهای LED کممصرف با یارانه در اختیار مردم قرار گرفت. کارخانهها تولید کردند، دولت حمایت کرد و مردم با قیمت ارزان خریدند. این یک سیاست برد ـ برد بود.
در مورد کولرهای آبی هم همین مسیر قابل تکرار است. اگر کولرهای فعلی را با کولرهایی که ۵۰ تا ۷۰ درصد مصرف آب کمتری دارند جایگزین کنیم و اگر این کار با یارانه صورت گیرد، مردم انگیزه خواهند داشت، اما فعلاً بعید میدانم چنین ظرفیتی برای حمایت مالی وجود داشته باشد، چون اگر بود، در حوزههای دیگری مثل انرژی هم باید شاهد چنین سرمایهگذاریهایی میبودیم.
در شرایطی که امکان تعویض کولر برای همه وجود ندارد، لازم است مردم اقدامات حداقلی برای کاهش مصرف انجام دهند. مثلاً آنهایی که توان مالی ندارند، دستکم میتوانند پوشالها را تعویض، پمپ آب را تعمیر، شناورها را اصلاح و نشتیها را برطرف کنند. این کارها هم باعث خنک شدن هوا و هم کاهش مصرف آب میشود.
مردم باید این اقدامات را به خاطر خودشان انجام دهند، نه فقط برای صرفهجویی ملی. کولرهایی که نشت دارند، هم پرهزینهاند و هم ناکارآمد. ما اگر بخواهیم واقعاً در مصرف آب مدیریت کنیم، هم سیاستگذاری کلان نیاز است، هم همراهی مردمی و هم اعتماد متقابل.
کاهش مصرف آب در بخش کولرهای آبی مستلزم یک بسته سیاستی منسجم شامل یارانه دولتی برای نوسازی تجهیزات، حمایت از تولیدکننده و آموزش عمومی مردم برای نگهداری بهتر از وسایل سرمایشی است. بدون این اقدامات، نمیتوان انتظار تغییر پایدار در الگوی مصرف داشت.