خوزستان، سرزمین ثروت و فقر:
فاجعهای که دولت و مسئولان نادیده میگیرند
حسین الحایی سحر
استان خوزستان که بهعنوان یکی از مهمترین قطبهای اقتصادی ایران شناخته میشود، متأسفانه در بسیاری از شاخصهای اجتماعی و اقتصادی در وضعیت نامطلوب و بحرانی قرار دارد؛ وضعیتی که تضاد عمیقی با ظرفیتهای بالقوه و منابع غنی این استان ایجاد کرده است.
با وجود آنکه خوزستان بیش از ۷۵ درصد از تولید گاز، نفت و محصولات پتروشیمی کشور را تأمین میکند و رتبه دوم تولید ناخالص ملی را به خود اختصاص داده، اما همزمان با مشکلات ساختاری و بحرانهای جدی مواجه است که شواهد آن در آمارهای رسمی بهوضوح دیده میشود.
بر اساس آمار رسمی مرکز آمار ایران، خوزستان در سال ۱۴۰۴ با نرخ فلاکت ۴۶.۶ درصد در رتبه نخست کشور قرار گرفته است. این آمار تکاندهنده، عمق بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و معیشتی در استان را نشان میدهد. چنین نرخ بالایی از فلاکت، نهتنها بیانگر وضعیت وخیم معیشتی مردم است، بلکه زنگ خطری برای کل کشور محسوب میشود؛ چرا که استانی با این سطح از ثروت طبیعی و اقتصادی، باید الگویی از توسعه و رفاه باشد، نه نمادی از محرومیت و رنج.
طبق دادههای مرکز آمار ایران در سال ۱۴۰۴، خوزستان با نرخ بیکاری ۱۲.۴ درصد، در رتبه نخست بیکاری کشور قرار گرفت؛ مسئلهای که نه تنها زنگ خطری برای اقتصاد استان است، بلکه به شدت بر رفاه و کیفیت زندگی مردم تأثیر گذاشته است. این آمار، در کنار نرخ فلاکت اقتصادی و اجتماعی، نشاندهنده شکاف عمیق میان ظرفیتهای عظیم خوزستان و میزان بهرهمندی مردم آن از این منابع است.
در این میان، گرچه استان خوزستان در برخی شاخصها، مانند کسب رتبه دوم در تولید ناخالص ملی با عدد ۱۴.۸ درصد، جایگاهی نسبتاً مطلوبی دارد، اما این موفقیت نسبی نباید ما را از واقعیتهای تلخ و بحرانهای ساختاری موجود در استان غافل کند. نرخ بالای بیکاری و فلاکت اقتصادی، همچنان بر زندگی مردم سایه انداخته و مانع تحقق توسعه پایدار شده است. بنابراین، این رتبه نمیتواند بهعنوان یک دستاورد کامل و رضایتبخش تلقی شود، بلکه باید زنگ هشداری برای بازنگری جدی در سیاستگذاریها و برنامههای توسعهای استان باشد.
یکیدیگر از بحرانهای جدی و ملموس خوزستان، وضعیت محیط زیست، بهویژه آلودگی هواست. طبق اظهارات معاون بهداشت سابق دانشگاه علوم پزشکی در ۱۳ بهمن ۱۴۰۳، سالانه حدود هزار مورد مرگ منتسب به آلودگی هوا در این استان رخ میدهد و ۲۰ درصد از مرگومیرهای اهواز به آلایندههای ریزمیکرونی ۲.۵ میکرون مرتبط است.
آلودگی هوا تنها به مرگ و میر ختم نمیشود؛ میثم معزی، معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز، در تیر ۱۴۰۴ گزارش داد که در یک بازه زمانی خاص، بیش از ۱۲۰۰ نفر به علت مشکلات تنفسی ناشی از آلودگی هوا به مراکز درمانی مراجعه کردهاند. این آمار، نشاندهنده گستردگی بحران سلامت در استان است که هر ساله هزاران نفر را تحت تأثیر قرار میدهد و هزینههای درمانی و اقتصادی سنگینی را به جامعه تحمیل میکند.
در کنار بحران زیستمحیطی، ضعف زیرساختهای حیاتی نیز یکی از مهمترین چالشهای استان است.
خوزستان با پنج رودخانه بزرگ و شش سد عظیم که ۷۵ درصد برقآبی کشور را تولید میکنند، همچنان با کمبود آب شرب در بیش از ۷۰۰ روستا مواجه است. این مشکل حتی در شهرهای بزرگی همچون اهواز، آبادان، خرمشهر و شهرستان کارون نیز دیده میشود؛ جایی که دسترسی پایدار و مطمئن به آب شرب هنوز یک چالش جدی است. چنین وضعیتی نه تنها سلامت عمومی را تهدید میکند، بلکه زندگی روزمره مردم را نیز دچار اختلال کرده و کیفیت زندگی را بهطور چشمگیری کاهش داده است.
آموزش نیز یکی دیگر از حوزههای بحرانی در خوزستان است که ابعاد عمیقی از نابرابری اجتماعی را آشکار میکند. در تاریخ ۸ اسفند ۱۴۰۳، سید فرانک موسوی، معاون ادارهکل آموزش و پرورش استان، اعلام کرد که بیش از ۳۱ هزار و ۴۰۰ کودک خوزستانی هیچ سابقه تحصیلی ندارند؛ آماری نگرانکننده که نشان میدهد شمار زیادی از کودکان استان از ابتداییترین حق خود، یعنی آموزش، محروم ماندهاند. در کنار این، رتبه سیام استان در میانگین نمرات امتحانات نهایی خرداد ۱۴۰۳ و میانگین نمره پایین ۸.۲۹ رتبه سی ام در سال ۱۴۰۴، نشاندهنده ضعف ساختاری در نظام آموزشی و آینده مبهم نسل جوان خوزستان است. این وضعیت، چرخه فقر و نابرابری را تداوم میبخشد و فرصتهای پیشرفت را برای سالهای آینده محدود میسازد.
نکته قابل تأمل آن است که با وجود برخورداری خوزستان از ۱۸ نماینده در مجلس شورای اسلامی و ۶ نماینده در مجلس خبرگان رهبری، هنوز برای این حجم از بحرانها و محرومیتها، راهحل جامع و مؤثری ارائه نشده است. پرسش اینجاست که آیا مسئولان ارشد استان، از جمله استاندار، تصویر واقعی و دقیق وضعیت موجود را به مقامات عالی کشور منتقل کردهاند؟ آیا در دیدارهایی همچون سفر اخیر رئیس قوه قضاییه به اهواز، حقیقت تلخ محرومیت و فلاکت استان مطرح شده یا صرفاً تصویری «گلوبلبل» از اوضاع استان ارائه شده است؟
خوزستان نمونه بارز تضاد میان ثروت و فقر در کشور است؛ استانی با منابع عظیم طبیعی که بهدلیل مدیریت ضعیف، سیاستگذاری ناکارآمد و بیتوجهی به مسائل زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی، به رتبه نخست فلاکت در ایران سقوط کرده است. برای برونرفت از این وضعیت، نیازمند ارادهای جدی، برنامهریزی علمی و همکاری فراگیر میان نهادهای ملی و محلی هستیم تا خوزستان بتواند به جایگاه واقعی خود بازگردد و مردم آن از حق مسلم خود برای داشتن زندگی بهتر، بهرهمند شوند.