رضا غبیشاوی _ درباره حمله اسرائیل به دوحه قطر می توان گفت:
1ـ حمله جنگندههای اسرائیل به رهبران حماس در دوحه پایتخت قطر، موفقیتآمیز نبود و آنها نجات یافتند اما حادثه، به خودی خود و فارغ از موفقیت یا عدم موفقیت، به شدت اتفاق مهم و دارای تبعات بزرگ است.
این نخستین حمله اسرائیل به قطر و یکی از کشورهای جنوب خلیجفارس است. اسرائیل قبلاً بهعراق و ایران (غرب و شمال خلیجفارس) هم حمله داشت.
2ـ این دومین حمله به قطر از زمان استقلال این کشور در سال 1971 م /1350 ش تاکنون (54 سال) است. ایران در سوم تیر گذشته هم در حمله موشکی، پایگاه امریکا در قطر را مورد هدف قرار داد. این حمله تهران، در واکنش به حملات هوایی امریکا به سه مرکز هستهای ایران انجام شد.
3ـ حمله اسرائیل، تاریخ سیاسی قطر را به قبل و بعد از آن تقسیم میکند. این اتفاق حتماً باعث تغییرات بزرگ و اساسی در قطر در همه سطوح از جمله پارادیم ها خواهد شد. تغییراتی که بعید نیست به سطح حکومت و حاکمان برسد.
این حمله، یک شکست برای مقامات قطری به شمار میآید چرا که اولاً نتوانستند آن را پیشبینی کنند. ثانیاً نتوانستند مانع از حمله شوند. ثالثاً نتوانستند با حمله مقابله کنند. در نتیجه، قطر در شرایط جنگی قرار گرفت. این وضعیت بدترین گزینه ممکن برای قطر است.
قطر برای ادامه رشد و پیشرفت اقتصادی، نیازمند امنیت و به صفر رساندن احتمال حمله مجدد به این کشور در آینده است. قطر برای رسیدن به این هدف، روابط با اسرائیل را توسعه خواهد داد.
4ـ حضور ارتش امریکا در قطر مانع از حمله به این کشور نشد. قطر در 3 ماه، 2 مرتبه با حمله خارجی روبه رو شد. قطر میزبان بزرگترین و مهمترین پایگاه نظامی امریکا در منطقه (سنتکام) است. سنتکام یا فرماندهی مرکزی ارتش امریکا مسوولیت رهبری نظامیان امریکایی در منطقه را برعهده دارد.
هدف اصلی استقرار نظامی امریکا در خاک قطر، جلوگیری از حمله خارجی به این کشور است اما محقق نشد. در حمله اسرائیل، ارتش امریکا جلوگیری نکرد بلکه دولت امریکا از قبل مطلع شد. این حمله حتما با چراغ سبز ترامپ صورت گرفت. در حمله موشکی ایران به پایگاه امریکا در قطر هم از قبل میان تهران و واشنگتن هماهنگی انجام شد. (به گفته ترامپ).
5ـ توافق غیررسمی میان اسرائیل و قطر وجود داشت که اسرائیل در خاک قطر حمله ای انجام ندهد. برهمین اساس قطر و اسرائیل روابط غیررسمی و رسمی دارند و رهبران حماس در قطر بودند. اسرائیل، این توافق را نقض کرد. حمله، همکاری و ارتباطات قطرـ اسرائیل را تغییر میدهد. این حمله، عدم پایبندی تلآویو به تعهدات و چارچوبها را نشان داد حتی با کشوری که همپیمان امریکاست.
قطر گرچه اسرائیل را به رسمیت نمی شناسد و دو طرف روابط رسمی دیپلماتیک یا سفارتخانه و سفیر ندارند اما از حدود 30 سال قبل، روابط غیررسمی را شروع کردند. در جام جهانی فوتبال در قطر، مقامات دوحه با راه اندازی پرواز از اسرائیل به قطر برای حضور تماشاگران اسرائیلی موافقت کردند. با هماهنگی اسرائیلیها و از طریق پرواز به تل آویو، برای کارمندان دولت در غزه، پول نقد فرستادند. بارها در پروندههای مختلف میان اسرائیل و دیگر کشورها و گروهها از جمله حزبالله و حماس و... میانجیگری کردند.
ضمن اینکه استقرار دفتر حماس در قطر نه با هدف حمایت از این گروه بلکه با هماهنگی امریکا و با هدف ایجاد زمینه ای برای مذاکرات با اسرائیل انجام شد. اما اسرائیل به هیچ کدام از این توافقات قبلی احترام نگذاشت و حمله نظامی به قطر را انجام داد.
قطر در حال میانجیگری و مذاکرات غیرمستقیم صلح میان اسرائیل و حماس بود که مورد حمله اسرائیل قرار گرفت. این رفتار خارج از چارچوب اسرائیل، ضربه دیگری به تصویر آسیب دیده اسرائیل در منطقه است. اسرائیل خود را یک دولت ـ کشور میداند اما رفتارهایش در چارچوب گروههای مسلح شورشی قابل تعریف است.
برخلاف تصور و پیشفرضها، امکان حمله اسرائیل به جنوب خلیجفارس هم وجود دارد. پیام حمله این بود: اسرائیل حمله میکند حتی به کشوری که با تلآویو رابطه دارد.
6ـ قطر دهمین کشوری است که اسرائیل به آن حمله می کند. قبلا به فلسطین، لبنان، سوریه، مصر، اردن، عراق، سودان، یمن و ایران حمله کرده بود.
7ـ ایران حمله اسرائیل به قطر را در بالاترین سطح محکوم کرد. این اتفاق در نگاه وسیع، به سود ایران است چرا که آنچه درباره اسرائیل و تاثیر ارتش امریکا در منطقه میگفت را تأیید کرد.
همچنین نشان داد نه تنها ایران به عنوان بزرگترین دشمن تل آویو، بلکه حتی قطر با وجود داشتن روابط جدی با اسرائیل و هم پیمانی نظامی سیاسی با امریکا نیز مورد حمله اسرائیل قرار میگیرد. نوع رفتار اسرائیل با کشور دشمن (ایران) و کشوری که با آن ارتباطات رسمی دارد (قطر)، از نظر حمله و تجاوز نظامی و نقض حاکمیت، تفاوتی ندارد.
این حمله، قطر و کشورهای عربی را به ایران نزدیک می کند. قبلاً ایدهای وجود داشت که اسرائیل از کشورهای جنوب خلیج فارس در برابر ایران دفاع میکند اما این ایده هماکنون تضعیف شده است.
با این حال، این حمله، باعث نمیشود قطر اردوگاه خود را تغییر دهد یا روابط نزدیک با امریکا را تضعیف کند. این حمله باعث نمیشود قطر از محور امریکایی ـ غربی جدا شود و بهمحور ایران منتقل شود.
این حمله، سطح تنش را در منطقه بالا میبرد. افزایش تنش در منطقه به ضرر ایران و به سود اسرائیل است.
8ـ هیأت حماس در حال بررسی طرح صلح ترامپ بود که به آنها حمله شد. شبیه ایران که در حال مذاکره با امریکا بود که با حملات اسرائیل روبه رو شد.
با این حال از این دو حادثه نمیتوان نتیجه گرفت مذاکره بد است یا نباید مذاکره کرد. سوءاستفاده از یک ابزار به معنی بد بودن آن ابزار نیست بلکه باید هوشیاری را افزایش داد.
9ـ قبلاً قطر متهم میشد که وارد بازیهای بزرگتر از سطح خود میشود و در نتیجه خود را در معرض خطرات بزرگ قرار میدهد. بهعنوان مثال، اسرائیل نمیتواند در حمله هوایی به ترکیه، رهبران حماس را در این کشور مورد هدف قرار دهد چرا که ترکیه هم عضو ناتو است. هم ارتش و نیروی هوایی قدرتمند دارد. هم به لحاظ مساحت، بزرگ و هدف سهل و آسانی برای حمله نیست. هم اینکه ترکیه میتواند به اسرائیل پاسخ نظامی بدهد.
ضمن اینکه قطر سیاست خارجی موازی و متضاد را دنبال میکند و این سیاست با همه نقاط مثبت میتواند در جایی، خطرساز باشد. قطر همزمان با حماس و اسرائیل رابطه خوبی دارد (داشت) گرچه حماس و اسرائیل در حال جنگ با هستند. با ایران و امریکا رابطه خوبی دارد گرچه دو کشور در تضاد با یکدیگر هستند. با امریکا و طالبان رابطه خوبی دارند گرچه دو طرف در حال جنگ با یکدیگر بودند.
10ـ از نتایج این حمله پیشبینی میشود کادر حماس از قطر خارج یا اخراج شوند؛ در ارتباطات قطر ـ امریکا تغییرات اساسی ایجاد شود اما قطر به رابطه با اسرائیل ادامه میدهد.
11ـ حمله اسرائیل بهقطر، به سود جبهه ایران و مخالفان و دشمنان اسرائیل و به ضرر جبهه حامیان عادیسازی روابط با اسرائیل است.
12ـ اسرائیل قبلاً رهبران حماس و دیگر گروههای فلسطینی را در کشورهای لبنان، سوریه، اردن، امارات و ایران مورد هدف قرار داده بود و حالا قطر جدیدترین گزینه است.
اسرائیل در سال 2010، یکی از فرماندهان رده بالای حماس «محمود مبحوح» را در هتل روتانا دبی بهصورت مخفیانه به قتل رساند. در آن زمان نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل بود.
اسرائیل در سال 1997 خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس را در شهر امان پایتخت اردن ترور کرد. عاملان موساد در این عملیات، خالد مشعل را مسموم کردند اما دستگیر شدند. با فشار پادشاه اردن (ملک حسین)، اسرائیل پادزهر آن را ارائه کرد و خالد مشعل نجات یافت. در آن زمان هم نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل بود.
در حمله هوایی اسرائیل به جنوب لبنان در سال 2024 و همزمان با جنگ در غزه، صالح العاروری از مقامات ارشد حماس مورد هدف قرار گرفت و به قتل رسید.
اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس نیز که برای مشارکت در مراسم تحلیف ریاست جمهوری مسعود پزشکیان به ایران سفر کرده بود با حمله اسرائیل در اقامتگاهش در تهران به شهادت رسید.
13ـ تردید کشورهای عربی درباره تأثیرگذاری هم پیمانی با امریکا افزایش می یابد به ویژه درباره تاثیر حضور ارتش امریکا برای جلوگیری از حمله.
این حمله، اعتماد و تکیه کشورهای عربی منطقه را به امریکا تضعیف می کند.
شاید برای اول بار، یک همپیمان امریکا (اسرائیل) با چراغ سبز آمریکا به دیگر همپیمان امریکا (قطر) حمله میکند. این حمله، کشورهای جنوب خلیجفارس را بهمحور روسیه و چین نزدیک میکند.
14ـ این حمله، یک اتفاق استثنایی و نشانهای از عصر ترامپ است. همانطور که حمله اسرائیل و امریکا علیه ایران و هدف قرار دادن سردار سلیمانی با چراغ سبز ترامپ رخ داد. حرکتهایی که تنها در چارچوب شناخت ترامپ، قابل تفسیر و تحلیل هستند. خروج از چارچوب، عدم تعهد به تعهدات.
15ـ این حمله، قطر را تضعیف میکند بهویژه در میان رقبای جدی اش (عربستان سعودی و امارات). حمله اسرائیل، قطر را وارد عصر جدیدی میکند که ابهام مهمترین ویژگی آن است.
حمله اسرائیل به قطر، تنها به این کشور تعریف نمیشود بلکه تهدیدی علیه 6 کشور جنوب خلیجفارس (شورای همکاری) بهشمار میآید و رابطه اسرائیل با آنها را دستخوش تحول قرار میدهد.