میلاد ربیحاوی _ خشک شدن رودخانه شادگان یا همان شط فلاحیه، این روزها به معضلی جدی برای مردم، کشاورزان، محیطزیست و حتی گردشگری این منطقه تبدیل شده است. رودخانهای که روزگاری نماد زندگی و طراوت شهر بود، حالا به بستری خشک و پوشیده از پسماند بدل شده؛ تصویری که چهره شهری را دگرگون کرده و زنگ خطر را برای آینده شادگان به صدا درآورده است.
در مرکز شهر، این رودخانه که همچون رگی زنده از میان بافت اصلی عبور میکرد، امروز به جای خروش آب تنها ترکهای عمیق خشکی را بر جای گذاشته است. کمبود رهاسازی آب از بالادست، نهتنها زمینهای کشاورزی را بیحاصل کرده، بلکه نخلستانهایی را که هویت اقتصادی و فرهنگی شادگان به شمار میروند، در آستانه نابودی قرار داده است.
علی حسنی، عضو شورای روستای حسینبگی، با اشاره به این وضعیت هشدار میدهد: «خشک شدن رودخانهها یعنی خشکیدن ریشههای زندگی مردم. ادامه این شرایط تبعات اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی فراوانی به همراه دارد و باید با مدیریت درست منابع آبی و رهاسازی بهموقع، این بحران را مهار کرد.»
جمشید اسلامیان، مدیر جهاد کشاورزی شادگان، نیز پیشبینی کرده است که در صورت تداوم خشکسالی، برداشت خرمای شادگان تا ۱۵ درصد کاهش خواهد یافت؛ آماری که زنگ خطری جدی برای اقتصادی است که سالها بر پایه نخل و خرما استوار بوده است.
شط فلاحیه در گذشته نهتنها شریان اصلی کشاورزی، بلکه منبع رونق دامداری و صیادی منطقه بود. زمانی که این رودخانه پرآب بود، شادگان در تولید محصولاتی چون خیار، گوجه، خربزه، هندوانه، رطب و انواع فرآوردههای دامی به خودکفایی چشمگیری دست یافته بود. اکنون با خشکیدن این شط و سهمیهبندی آب، بسیاری از این محصولات یا از میان رفتهاند یا در مرز نابودیاند.
نمونهای بارز از این فاجعه، نابودی «بطیخ الدورق» یا خربزه مشهور شادگان است؛ محصولی که روزگاری در سراسر کشور شناخته شده بود، اما حالا تنها به خاطرهای شیرین برای مردم منطقه بدل شده است.
همزمان، طی روزهای گذشته بخش گردشگری تالاب بینالمللی شادگان نیز در معرض خشکسالی قرار گرفته است. این تالاب که سالانه هزاران گردشگر داخلی و خارجی را جذب میکرد، اکنون با تهدید جدی نابودی روبهروست؛ هشداری روشن که نشان میدهد بحران آب، نهتنها کشاورزی بلکه گردشگری این شهر را نیز فلج میکند.
رودخانه و تالاب خشک، یعنی فلج شدن شهری به نام شادگان؛ شهری که حیات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگیاش با آب گره خورده است. مردمی که سالها با رود و نخل زیستهاند، امروز چشم به تصمیمهای مدیران آبی کشور دوختهاند تا شاید دوباره صدای خروش آب در رگهای این سرزمین جاری شود.