محمدنقی فراهانی _ زندگی یک جریان است. گذشته به حال پیوند میخورد و در آینده تداوم مییابد.
جریان زندگی یک انسان به صورت رودی است که اگر بهصورت طبیعی آن حرکت کند از گذشتهای برخوردار بوده ولی این گذشته در زمان حال گذر کرده و به آینده میپیوندد.
اما اگر این جریان بهصورت طبیعی آن طی طریق نشود ممکن است در گذشته تثبیت شده و جریان رشد را کند کرده باشد و ممکن است زندگی حال او را بهصورت یک گشتالت ناقص به تجربه درآورد و این تجربه ناقص به آیندهای ناقص نیز پیوند پیدا کند.
همانطور که در زندگی یک فرد انسان گذشتهای وجود داشته ولی ممکن است او در گذشته خود حوادثی خوشایند و ناخوشایند را تجربه کند میتوان عین این جریان زندگی را در یک ملت و یک جامعهای مشاهده کرد که دارای تجارب خوشایند و ناخوشایند بوده ولی مهم این است که این گذشته چگونه به تجربه حال آنان پیوند خورده است.
معمولاً تجارب ناخوشایند و حتی خوشایند در یک انسان به ناخودآگاه او رفته و در زمان کنونی او به صورت ناخواسته در رفتار کنونی او در قالب رفتارهای خوشایند و ناخوشایندی بروز پیدا کند. عین این جریان به صورت تجارب گذشته خوشایند و ناخوشایند در ناهشیار جمعی در یک جامعه باقی مانده ولی به صورت رفتارهای ناقص و تکهپاره شده و از نسلی به نسلی به صور مختلف و ناقصوارهی آن منتقل شده و در تجربه کنونی او دیده شود ولی بایستی بدانیم این رفتار عین آن رفتار گذشته نیست بلکه به صورت تحریف شدهی آن تجربه میشود.
همانطور که یک فرد در زمان حاضر دارای هویتی منحصر بفرد و یکتا و ویژه است که او خود را میشناسد و به دیگران میشناساند و دیگران نیز با آن هویت او را میشناسند، ولی نه خود او خویشتن را به دوران کودکی و نوجوانیاش نمیشناساند زیرا آن رفتارها خاص آن دورهها بوده و در زمان خودشان هویت و شخصیت او بودهاند ولی رفتار کنونی اگرچه دارای عقبهای است ولی رفتار حال و حاضر او هویت او است و او خود را به این صورت خود را به ما می شناساند و دیگران هم چنین هویتی از او را مبنای رفتار با او قرار میدهند، بایستی انتظار داشته باشیم که اگر چه جوامع دارای گذشتهای در دورههای قبلی خود بودهاند ولی آنچه که هویت آنان را در حال حاضر میسازد همانا هویت اینجا و اکنون آنها است و جوامع دیگر چنیناند و همدیگر را اگرچه میدانند دارای سوابقی بودهاند ولی مبنای قضاوت و ارتباط آنها با یکدیگر رفتار کنونی آنهاست. این جوامع اگرچه ممکن است در ارتباطات با یکدیگر از باب احترام و یا حتی بیاحترامی همدیگر را مخاطب قرار دهند ولی آنچه که جوامع را هویت میدهد سازوکارهای بهکار رفته در زمان کنونی آنها و بقای آنهاست.
رفتار اکنون و حال آنها چه بهصورت فردی آن و چه بهصورت اجتماعی و یا ملی تا اندازه ای میتواند پیشبینی آینده آنها را نیز رقم زند.
بنابراین ما در طول زمان از گذشته به حال و تا آینده در حال حرکت هستیم و گذشته تکرار نمیشود و آنچه که گذشت دیگر بازگشتپذیر نیست و در آینده هم تداوم نخواهد داشت ولی زندگی افراد و جوامع مثل رودی است که در حال جریان است و در مسیر خودش اگرچه با حوادث و رویدادهایی مواجه میشود ولی این نحوهی مواجه آنها با این رویدادهای زندگی است که هویت آنها را در هر زمان شکل خواهد داد.