رضا بهرامی ـ ظرفیت تولید برق سدهای بزرگ ایران و به طور خاص استان خوزستان، نمادی از ثروت عظیم انرژی است که همواره نقش ستون فقرات شبکه برق کشور را ایفا کرده است. با ظرفیت نصب شدهای فراتر از ۱۲ هزار مگاوات در سطح کشور و سهم قاطع استان با بیش از ۸۲۰۰ مگاوات ـ بیش از ۶۸ درصد از کل توان برقآبی ایران ـ این منطقه بهراستی نه تنها نگین انرژیهای فسیلی که پایتخت غیرقابل انکار انرژی آبی کشور محسوب میشود. سدهای عظیمی نظیر سدهای زنجیره کارون، دز و کرخه که هر یک به تنهایی شاهکاری مهندسی هستند، در کنار هم هیبتی از قدرت و خودکفایی را برای ایران ساختهاند.
ـ اما این نقش محوری و تاریخی، داستان کامل انرژی در خوزستان را روایت نمیکند. اخیراً خبر کسب رتبه پنجم کشور توسط خوزستان در حوزه پیشرفت اجرای نیروگاههای تجدیدپذیر خورشیدی، نوید فصل تازهای در رابطه با تولید انرژی پاک و کاستن از حجم تولیدی انرژیهای فسیلی را میدهد. این دستاورد با بهرهبرداری از ۹۱ مگاوات برق ـ در برابر سرآمدان تولید انرژی خورشیدی در کشور یعنی استانهای یزد، اصفهان و کرمان به ترتیب با تولید ۲۲۴، ۲۱۱ و ۲۰۲ مگاوات برق ـ بیشک حرکتی هوشمندانه و در مقیاس جهانی برای تنوع بخشیدن به سبد انرژی استان و کشور است. این موفقیت نشان میدهد که خوزستان میتواند پتانسیل خورشید را به عنوان یک دارایی استراتژیک جدید به رسمیت بشناسد و از آن بهرهبرداری کند. بهرهبرداری از انرژیهای تجدیدپذیر به ویژه در شرایطی که تغییرات اقلیمی و تحریمهای بینالمللی، کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی را به یک ضرورت فوری تبدیل کرده است، اهمیتی دوچندان مییابد.
ـ با این حال، نگاه واقعبینانه و تحلیلی حکم میکند که این دستاورد مبارک را نه به عنوان یک نقطه پایان که سرآغازی برای یک بحث عمیقتر و پرسشهای اساسیتر در نظر بگیریم. تمرکز صرف بر آمار کمی و رتبهبندیها مانند عدد ۱۹۳۳ مگاوات و جایگاه پنجم میتواند ناظران و ناقدان را از ابعاد کیفی و تاثیرات واقعی این پروژهها بر اقتصاد، جامعه و محیط زیست غافل کند. در این رابطه، یک پرسش بنیادین به عدالت در هدفگذاری بازمیگردد. گزارش وبگاه رسمی استانداری خوزستان به تحقق ۵ درصدی از برنامه ملی اشاره کرده است. اما این عدد به خودی خود گویا نیست. آیا این سهم، متناسب با پهناوری، شدت تابش خورشید و پتانسیل تولید انرژی بینظیر خوزستان تعیین شده است؟ آیا استان همچنان در نقشه راه انرژی، صرفاً به عنوان یک بازیگر مکمل و نه یک پیشتاز اصلی دیده میشود؟
ـ پرسش حیاتیتر، به تاثیر ملموس این پروژهها بر زندگی مردم و اقتصاد محلی مربوط میشود. عدد مگاوات زمانی معنا پیدا میکند که بتواند به معضلات مزمن خوزستان پاسخی عینی بدهد. این پروژهها در مرحله ساخت و بهرهبرداری چقدر اشتغال مستقیم و غیرمستقیم ایجاد کردهاند؟ آیا برنامهای برای آموزش و جذب نیروهای محلی در مشاغل فنی و تخصصی این حوزه وجود دارد؟ از سوی دیگر، خوزستان با معضل آلودگی هوا و ریزگردها دست به گریبان است. توسعه نیروگاههای خورشیدی تا چه حد توانسته است از مصرف سوختهای فسیلی در نیروگاههای حرارتی استان بکاهد و هوای سالمتری برای شهروندان به ارمغان آورد؟ پاسخ به این پرسشها میتواند افکار عمومی را قانع کند که این پروژهها فراتر از آمار و نمودار، برای زندگی آنان ارزش افزوده ایجاد میکند.
ـ اما عمیقترین سطح تحلیل، پیوند این دستاورد نوپا با چالشهای ساختاری استان است. اقتصاد خوزستان برای دههها در انقیاد مدل تکپایهی متکی به نفت بوده است. مدلی دولتی که با وجود ایجاد ثروت کلان، به توزیع ناعادلانه درآمد، شکاف طبقاتی عمیق و حاشیهنشینی گسترده انجامیده است. بنابراین، پرسش کلیدی این است: آیا مدل توسعه انرژی خورشیدی در حال تکرار الگوی متمرکز و دولتی گذشته است؟ یا بستری برای توانمندسازی بخش خصوصی، جذب سرمایههای خرد، توسعه تعاونیها و در یک کلام، مردمی کردن اقتصاد انرژی فراهم میکند؟ اگر توسعه انرژی خورشیدی تنها به معنای انتقال انحصار از شرکتهای نفتی به شرکتهای بزرگِ سازنده نیروگاههای خورشیدی باشد، هرچند که از نظر زیستمحیطی مثبت است اما به تنهایی قادر به حل معضل بیکاری و توزیع ناعادلانه ثروت در استان نخواهد بود. اینجاست که نقش پیشگامانه مدیران استانی برای طراحی مدلهای نوین کسبوکار و تقویت سرمایهگذاری محلی نمایان میشود.
ـ از طرف دیگر، توسعه انرژی پاک خورشیدی در خوزستان با موانع جدیتری نسبت به سایر استانها روبرو است. چالشهایی که از سه عامل اصلی سرچشمه میگیرند. عوامل محیطی از قبیل ریزگردها و آلایندگی شدید هم شدت تابش خورشید را کاهش میدهد و هم با نشستن روی پنلها، نیاز به سرویسدهی مکرر و پرهزینه را ایجاد میکند. رطوبت بالا و گرمای شدید نیز به عنوان عوامل کاهنده بازدهی شناسایی شدهاند. علاوه بر این، عوامل اقتصادی نظیر هزینه سرمایهگذاری اولیه بسیار بالا و دوره بازگشت سرمایه طولانیمدت، توجیه اقتصادی برای ورود سرمایهگذاران به این تیپ پروژهها را از بین میبرد. انرژی خورشیدی همچنین راه سختی برای رقابت با انرژی ارزان در ایران و خوزستان در پیش دارد چه نیروگاههای سوخت فسیلی با قیمت سوخت پایین و سرمایهگذاری اولیه کمتر، رقیبی سرسخت برای انرژیهای تجدیدپذیر هستند. آیا مسوولان امر تمهیدی برای مقابله با این چالشها اندیشیدهاند؟
ـ مخلص کلام اینکه دستاورد انرژی خورشیدی در خوزستان را باید به فال نیک گرفت اما آن را یک دستاورد قطعی ندانست، بلکه به عنوان یک سرمایه اجتماعی و سیاسی برای پیشبرد اهدافی بزرگتر به کار بست. این موفقیت ظرفیت آن را دارد که بهانهای برای آغاز یک گفتوگوی جدی درباره تدوین یک نقشه راه جامع توسعه انرژیهای تجدیدپذیر برای خوزستان شود. نقشهای که در آن اهداف کمّی و کیفی از ایجاد اشتغال و کاهش آلودگی تا مشارکت حداکثری شهروندان به طور شفاف تعریف شده باشد. این نقشه راه باید با مشارکت مراکز آکادمیک استان برای نوآوری و حل چالشهای فنی همراه شود و از درآمدهای حاصل از آن، به صورت هوشمندانه برای حل مسائل اجتماعی و محیط زیستی استفاده شود. تنها در این صورت است که انرژی خورشید، این موهبت خدادادیِ همیشه در دسترس، میتواند نه فقط روشنایی که گرمای امید را به خانههای مردم خوزستان بیاورد.