محسن مرادی _ خوزستان، این نگین درخشان و پرظرفیت جنوب ایران، با تنوع قومی و فرهنگی غنی خود، همواره بهعنوان نماد همزیستی مسالمتآمیز اقوام مختلف در کنار یکدیگر شناخته شده است. اما چندیاست که پدیده شوم و زشت قومگرایی بهعنوان عاملی بازدارنده در مسیر پیشرفت و توسعه این استان عمل کرده است و صدای بسیاری را از این قومگرایی تبعیضی بلند کرده است.
خوزستان اما از دیرباز سرزمین اقوام مختلف از جمله عربها، بختیاریها، لرها، دزفولیها، شوشتریها، بهبهانیها و...بوده است. این تنوع قومی که میتوانست بهعنوان یک فرصت فرهنگی و اجتماعی مورد بهرهبرداری قرار گیرد، متأسفانه در مواردی که اخیرا خواسته یا ناخواسته شاهد آن هستیم به عامل تفرقه و اختلاف تبدیل شده است.
بر اساس مطالعات انجامشده، احساس تبعیض سیاسی و اجتماعی در میان برخی اقوام استان موجب تقویت گرایشات قوممحور شده است که نشانه های خطرناکی را در پی خواهد داشت اگر این روند ناصواب قطع نشود.
قومگرایی با ایجاد شکاف بین گروههای مختلف اجتماعی، موجب تضعیف احساس تعلق اجتماعی و اعتماد اجتماعی میشود.
مطالعات انجامشده نشان میدهد که کاهش قومگرایی همراه با افزایش اعتماد اجتماعی و احساس تعلق اجتماعی، در سالهای گذشته به همگرایی بین قومی منجر شده بود که اخیرا یکجانبهگرایی قومی باعث بروز اختلافات پیدا و پنهانی در سطح جامعه عمدتا در فضای مجازی شده است.
قومگرایی با ایجاد ناامنی اجتماعی و سیاسی،موجب فرار سرمایهگذاران و نخبگان از استان خواهد شد.
غلبه فرهنگ عشیرهای و طایفه ای و نفوذ این فرهنگ به درون نخبگان، از عوامل اصلی این مشکل است. همچنین، وجود تبعیض در استخدام و بهکارگیری نیروهای غیربومی حتی در «سادهترین مشاغل» بهجای افراد بومی، منجر به تشدید بیکاری و محرومیت در استان شده است.
متأسفانه در بسیاری از موارد شاهد انتخاب مدیران و مسئولان بدون توجه به تخصص، تعهد و تجربه و صرفاً بر اساس وابستگی قومی هستیم که شاهد مثالهای مختلفی را در چند ماه گذشته به وضوع میتوان دید.
باید گفت این مسئله منجر به انتصاب افراد نالایق و ایجاد خسارات جبرانناپذیر به پیکره اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی استان در دراز مدت خواهد شد که میتواند به شکلگیری ناسیونالیسم قومی و تهدید امنیت ملی منجر شود.
در شرایطی که احساس تبعیض و نابرابری در میان اقوام مختلف تشدید شود، زمینه برای واگرایی ملی فراهم میگردد. این موضوع مهم بهویژه در استان مرزی مانند خوزستان که دارای حساسیتهای امنیتی ویژهای است، از اهمیت بالایی برخوردار است.
ضروری ست که باید «هویت قومی» ذیل سقف «هویت ملی» تعریف و ارزیابی شود نه مثل برخی افراد «خود نخبهپندار قومگرا»، که حتی از بردن نام قانونی برخی شهرها خودداری کنند و به ذکر اسامی میپردازند که وجود خارجی ندارند عمل و رفتار نماییم.
تقویت مؤلفههای هویت ملی مشترک میتواند به کاهش تنشهای قومی کمک کند.
همچنین، آموزش به کودکان مبنی بر اینکه تفاوتها طبیعی ولی تبعیض ناپسند است، از جمله راهکارهای بنیادین است هر چند برخی از نخبگان خود آتش بیار معرکه قومگرایی شدهاند تا از این رهگذر با ترفند و حیله از نردبان قومگرایی به جا و مقامی برسند و پس از انتصاب حتی به قوم خود پشت میکنند که این مسئله خطرناک است.
اجتناب از انتخابات قوممحور و انتخاب مدیران بر اساس شایستگیهای تخصصی و اخلاقی به جای وابستگیهای قومی و قبیلهای از ضروریات است.
همچنین نمایندگان مجلس نیز باید بهجای دخالت در انتصابات استانی و قومگرایانه، صرفاً بهوظایف قانونی خود بپردازند که متأسفانه کمتر شاهد آن هستیم بهطوریکه در مناسبات ملی و چهرههای شاخص در مجلس کمتر ردی از آنها را شاهد هستیم اما در حوزه انتخاباتی خود را رستم دستان میدانند که حتی در جابجایی سرایدار مدرسه یا کارگر فضای سبز و... نقشآفرینی میکنند اما صدایشان از قطع برق و آب در گرمای بالای ۵٠ درجه از تریبونهای مجلس درنمیآید.
بهطورکلی قومگرایی در خوزستان بهعنوان یک آفت اجتماعی و فرهنگی، موجب ایجاد چالشهای متعدد در مسیر توسعه و پیشرفت این استان شده است. این پدیده نه تنها انسجام اجتماعی را تضعیف کرده، بلکه امنیت را نیز با مخاطره مواجه ساخته است. مقابله با این پدیده شوم نیازمند عزم ملی و مدیریت خردمندانه نه قومگرایانه و گعدهای است که در آن همه اقوام و گروههای اجتماعی خود را در سایه هویت ملی ایرانی و اسلامی سهیم بدانند.
آینده خوزستان در گرو همبستگی و وحدت بین تمامی اقوام ساکن در آن است. باید بهسمتی حرکت کنیم که تنوع قومی نه بهعنوان عامل تفرقه، بلکه بهعنوان فرصتی برای تعالی و پیشرفت استان و کشور در نظر گرفته شود.
خوزستان امروز بیش از هر زمان دیگری به وحدت، انسجام با حضور مدیر ارشدی بدون نگاه یکجانبه قومی نیاز دارد. قومگرایی نه تنها هیچ دستاوردی برای هیچ قومی ندارد، بلکه همچون زهری کشنده، پیکره جامعه را میفرساید و دشمنان این مرز و بوم را خشنود میسازد.
آینده درخشان خوزستان در گرو همدلی و وحدت ملی همه اقوام این خطه است. باید در سایه احترام متقابل و حفظ هویت ملی ایرانی-اسلامی، زمینه پیشرفت و تعالی این استان عزیزمان را فراهم آوریم.
انتصاب مدیران شایسته و متعهد بدون توجه به گرایشات قومی، ضرورتی انکارناپذیر در خوزستان است.مدیریت قومگرا آفت توسعه و پیشرفت استان است.
بهطورکلی اعتماد عمومی که رکن اصلی توسعه پایدار است، نباید قربانی توهمات قومگرایانه یکجانبه شود. بدون شک همبستگی اجتماعی جای خود را به بدبینی و بیاعتمادی میدهد و شبکه روابط اجتماعی سست میگردد. قومگرایی مرزبندیهای ساختگی ایجاد میکند و وفاداری به میهن را تحتالشعاع قرار میدهد. این پدیده شوم، دستمایه دشمنان ایران اسلامی می شود تا با دامن زدن به اختلافات قومی، امنیت ملی را در این استان راهبردی خدشهدار سازند.
خوزستان، این گهواره تمدن و اقتدار ایران زمین، با مواهب خدادادی و ظرفیتهای بینظیرش، همواره سهمی بهسزا در شکوه و عظمت میهن عزیزمان داشته است. که متأسفانه امروز، زخم کهنه قومگرایی چون موریانهای بر بنیانهای همبستگی اجتماعی این خطه افتاده و تیشه بر ریشه انسجام ملی میزند.
بهراستی که میتوان خوزستان را نگارستان اقوام ایرانی نامید که در طول تاریخ شاهد همزیستی مسالمتآمیز اقوام مختلف بوده است. اما اکنون، افراطیون قومگرا با سوءاستفاده از احساسات پاک مردمان این دیار، بر آتش تفرقه میدمند و هویت و انسجام ملی را نشانه رفتهاند پس نگذاریم استان خوزستان با وجود برخورداری از منابع عظیم، به دلیل غلبه نگاه قومی بر شایستهسالاری، از قافله توسعه باز بماند.
باشد که با برادری و همزیستی مسالمتآمیز، خوزستان را به جایگاه واقعی خود در بین استانهای کشور بازگردانیم و سنگر مستحکمی در دفاع از تمامیت ارضی و وحدت ملی ایران اسلامی بسازیم.