حسن دادخواه ـ پسر محترم رئیسجمهور اخیراً طی یادداشتی در پیرامون وضعیت اقتصادی و صنعتی چین نوشتند که مقامات چینی در سکوت و با خودداری از فریاد زدن (و نشان دادن تونلها و رآکتورهای اتمی خود)، به پیشرفت های بزرگی دست یافتند بدون فکزدن و بالا بردن خروجیهای خبری در خبرگزاریها و انگشتنما کردن کشور چین ولی ما، یعنی مقامات ایران، با صدها و بلکه هزاران برابر کوچکتر از این کشور، فقط جنجال خبری ایجاد میکنیم و کشور خود را انگشتنمای جهان قرار میدهیم.
طی یکی دو سه هفته اخیر و شاید با بالا گرفتن صدای مخالفان دولت در مجلس شورای اسلامی، آقای دکتر پزشکیان، به عنوان مقام اول اجرایی و رسمی کشور، حقایق مکشوف و معلومی از اوضاع اقتصادی و انرژی کشور را با صدای بلند در گفتوگوها و سخنرانیها، آشکارا و بیپرده بیان کرده است که البته در نوع خود بینظیر است. تاکنون مقامات بلندپایه حتی مقامات میانی و محلی بهخود اجازه نمیدادند تا مشکلات عمومی و فراگیر و دردهای اصلی کشور را بر زبان بیاورند و گاهی با کلیگویی و با زبان دیپلماسی و غیرمستقیم به آنها اشاره میکردند. علت آن بنا بهزعم خودشان، دوری از سیاهنمایی و شاد نکردن دل دشمنان، نادیده نگرفتن پیشرفتها کشور و اعتراف نکردن به سیاستهای نادرست و شکستهای راهبردی بوده است در حالی که آمارهای جهانی و شناخت کشورها از وضعیت یکدیگر و شناخت مردم و شهروندان از کاستیهای موجود قابل پنهانکاری نیست و نبوده است!
بنابراین، کنار گذاشتن پنهانکاری و دوری از کتمان حقائق از نکات مثبت اخلاقی و روش عملی پسندیده جناب آقای دکتر پزشکیان است. با این وجود، این روش زمانی و در شرایطی به بهبودی اوضاع کشور میانجامد که سرچشمه و شروعی برای بازنگری در فرآیندها، روشها و ساختارها و ترکیب اعضای شوراهای عالی و کلاً تجدیدنظر در شیوههای اداره داخلی و خارجی کشور باشد. در صورت تکمیل نشدن این پازل، صرف اعتراف به ناکارآمدیها و بیان کاستیها و عیوب و نواقص مزمن در سیستم حکمرانی، مردم چنین خواهند انگاشت که این اعترافات فقط یک شگرد جدید از سوی مقامات با هدف سرگرم کردن مردم و سردواندن آنها و توجیه ناکارآمدی سیستم است!
خوشبختانه شاید یکی از فوائد انباشت شدن مشکلات ریشهدار کشور، ناچار شدنِ مقامات به اعتراف به وجود آنها و خودداری از پنهان نگه داشتن پیامدهای شوم آن برای مردم و کشور است.
بهیاد دارم از دو دهه پیش، مقامات بلندپایه کشور و نظام بهطور مکرر، وجود تحریمها را نه زیانبخش بلکه عامل پیشرفت کشور اعلام میکردند و بر دهان منتقدان دلسوز، برچسب عوامل دشمن و سیاهنمایی معرفی میکردند که میخواهند مردم را از ادامه راه، دلسرد کنند!
اکنون همه لایههای مقامات عالی کشور دریافتهاند با شیوههای قبلی و سیاستهای پیشین و ساختار ناکارآمد و دستچین کردن مهرههای دلخواه و بالا کشیدن آنان به مناصب بزرگ، نمیتوانند ادامه دهند و آینده کشور را تیرهوتار پیش بینی میکنند! این شرایط جدید را میتوان یک فرصت و مهلت کوتاه برای انجام اصلاحات بزرگ تلقی کرد. با این وجود خوف و ترس و نگرانی از آن روست که مانند گذشته «سرنا را از دهانه گشاد آن بزنیم» و با تغییرات و جابجاییها و ادغامهای صوری، وضعیت کشور را بدتر از گذشته اداره کنیم!